یک روز خداوند به یک کودک که هنوز به دنیا نیامده میگه :
دیگه وقتش رسیده که به دنیا بری
کودک نگران میشه
ولی خداوند بهش میگه :
نگران نباش
چون من به یه فرشته ماموریت دادم که همراه تو باشه و از تو مراقبت کنه
اون فرشته تورو خیلی دوست خواهد داشت .
کودک از خداوند می پرسه:
اسم فرشته من چیه؟
چون شما میگی که به تعداد بچه ها در دنیا از این فرشته های مهربون هست.
منم میخوام اسم فرشته مهربونم رو بدونم.
خداوند جواب میده :
مهم نیست که اسم این فرشته چی باشه .
ولی هرچی که باشه تو در آینده مادر صداش میکنی
دیگه وقتش رسیده که به دنیا بری
کودک نگران میشه
ولی خداوند بهش میگه :
نگران نباش
چون من به یه فرشته ماموریت دادم که همراه تو باشه و از تو مراقبت کنه
اون فرشته تورو خیلی دوست خواهد داشت .
کودک از خداوند می پرسه:
اسم فرشته من چیه؟
چون شما میگی که به تعداد بچه ها در دنیا از این فرشته های مهربون هست.
منم میخوام اسم فرشته مهربونم رو بدونم.
خداوند جواب میده :
مهم نیست که اسم این فرشته چی باشه .
ولی هرچی که باشه تو در آینده مادر صداش میکنی
1 Comments:
At 11:24 AM, Unknown said…
mereba canım arkadaşım benim ya çok güzel olmuş canımmmmmmmmmmm başarılar dilerim
Post a Comment
<< Home