من و تو

ای همه ی امید من
چرا تو گفتی که برم؟
کوله باره خاطراتمو با خودم هم ببرم
یادته واسم نوشتی که ازم جدا نمیشی؟
دلمو گرفتی اما دلتو به من ندادی
خیال کردم که با من آشنایی
خیال میکردم که دوستم داری
تو بودی خون تو رگهام تو بودی
خنده هام تو بودی گریه هام هم تو بودی..........
من نگاهت میکنم ولی عشق نمیبینم
میدونی نگام کنی تو نگاهت میمیرم؟
تو واسم یه سایه بودی من واست یه مانع بودم
عزیزم تو مثل برق دو چشمی توی یک قابق شکسته
مثل پرواز واسه قلبی که یکی بالاشو بسته

0 Comments:
Post a Comment
<< Home